سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنها و خسته

روز 22خرداد رفتم پیشش. این بار به خاطره التماس و خواهش نرفتم. رفتم که برای آخرین بار ببینمش، واسه باره آخره نگاش کنم، رفتم بگم میخوای بری برو، میخوای تنهام بزاری بزار، ولی تا روزی که زنده هستی یادت باشه با دلم چکار کردی. گفتم یادت باشه بی گناه محکومم کردی. یادت باشه بهم گفتی برو. یادت باشه گفتی دیگه نمیخوام ببینمت. یادت باشه من واست کی بودمو کی شدم. یادت باشه واست چی بودمو چی شدم...

            گفتم چرا داری تنهام میزاری؟؟ تو چشمام نگاه کردو گفت : چون یکی دیگه رو دوست دارم، دیگه هم نمیخوام ببینمت یا حتی صداتو بشنوم. گفتم مگه منو دوست نداشتی؟؟ مگه واسه من جون نمیدادی؟؟ مگه به من نمیگفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم؟؟ مگه نمیگفتی تا روزی که من زندم حق نداری با کسه دیگه ای باشی، تو فقط ماله منی، ماله خوده خودم؟؟ گفت : آره میگفتم، آره دوستت داشتم، واست جون میدادم. گفتم پس چرا داری خوردم میکنی؟؟؟ سرشو انداخت پایین و گفت : آخه یکی دیگه یهو اومد تو دلم. گفتم پس من چی؟؟ هیچی نگفت. گفتم گناهم چیه که داری اینکارو باهام میکنی؟؟ یه نگاهی به من کردو بازم سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت. داشتم از بغض خفه میشدم اما دیگه جایی واسه حرفو گلایه واسم نذاشته بود. بهش گفتم منتظر میمونم تا برگردی پیشم. گفت : فراموشم کن.گفتم تو دوست داری فراموش کنی عیبی نداره، اما من نمیتونم از کسی که همه چیزم بود دل بکنم. من نمیتونم به اونی که دارو ندارم بود پشت کنم.تو برو ... با هرکی هرجایی که هستی خوشبخت باشی. همیشه بخندی. تو زندگیت موفق باشی. اما اگه دلت گرفت منو یادت نره. یادت باشه کی بودمو کی شدمو الان کجامو چکار میکنم. هیچی نگفت. بدونه خدافظی رفتم. گفت همیشه با خدافظی میرفتی، این دفعه خدافظی نمیکنی؟؟ گفتم نه، یه روزی برمیگردی. تا اون روز منتظر میمونم. بعد رفتم.

            نمیدونستم کجام، کجا باید برم؟ نمیدونستم پناهم کیه، به کی پناه ببرم؟ نمیدونستم کیم، واسه چی دارم نفس میکشم؟؟ دلم داشت منجر میشد اما اونی که باید به دادم میرسید شده بود فریاد دلم.انگار همه چیز زیر و رو شده. اونی که باید باشه دیگه نیست. منو تنها گذاشته بود. دیگه بغض نمیگذاشت درست نفس بکشم. نمیشد گریه کرد. باورم نمیشد اونی که میگفت من همه چیزشم حالا به من پشت کرده. الان که یادم میاد اشکام نمیزاره درست LCD     رایانمو ببینم. دوست دارم بمیرم. وقتی اون روزا یادم میاد دوست دارم اصلا دنیا نمیومدم. ولی خدا کنه هرجا که هست، با من یا بدونه من، با هرکی که هست؛ سالم باشه، خوشحال و تندرست باشه.

            یکی دو هفته گذشت، دیدم نمیتونم طاقت بیارم. زنگ میزدم به گوشیش یا خونشون تا صداشو بشنوم ...


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/10ساعت 11:19 صبح توسط غریبه نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5   >>   >
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

کد آهنگ

کد موسیقی

جاوا اسکریپت

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس